واژه جذاب
نوآوری همیشه همراه بی قید و شرط
کارآفرینی بوده و خواهد بود. اما در حقیقت نوآوری سیبی نیست که خودش از درخت بیافتد و شما جاذبه را کشف کنید! بلکه تجربه، آگاهی، تصمیمات هوشمند در زمان مناسب می تواند شما را به سوی نوین سازی کسب و کارتان سوق دهد.
۱. طبقه بندی
برای ایجاد نوآوری باید اول بدانید که اصلا کسب و کار شما در چه زمینه هایی به نوآوری نیاز دارد؟ یا به صورت بنیادی تر اصلا کسب و کار شما چه زمینه هایی دارد؟! بهترین طبقه بندی که تا به حال در این زمینه صورت گرفته، توسط لری کیلی (
Larry Keeley) و تیم او بوده که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد:
از دیدگاه لری، نوآوری را به سه دسته کلی می توان تقسیم بندی کرد، ۱. پیکربندی کسب و کار ۲. پیشنهاد کسب و کار ۳. تجربه کاربر\مشتری
۱.۱. پیکربندی کسب و کار :
این گونه نوآوری بر روی درونی ترین کارهای سازمان و سیستم کسب و کار آن متمرکز هستند. به عبارتی متخصص کسب و کار در این مرحله می کوشد به صورت بنیادی و زیرساختی به اصالاح و نوآوری در سازمان بپردازد. برای نگاه دقیق تر این گونه نوآوری به چند زیر مجموعه اصلی تقسیم شده:
۱.۱.۱. نوآوری مدل سود :
همانند تمام اشکال برنامه ریزی، شما اول باید بدانید کجا ایستاده اید! باید روش های سود آوری خودتان را بدانید و در پی آن باشید تا روش های جدیدتری ابداع، یا حتی
کپی کنید! برای مثال به این فکر کنید که می توانید به یک کسب و کار دیگر نمایندگی فروش یا جواز شعبه (Franchise) اهدا کنید.
۲.۱.۱. نو آوری شبکه :
به شکل ارتباطتان با دنیای بیرون، چه با مشتری، چه کسب و کار ها و چه ارگان ها ژرف تر بیاندیشید! تا بتوانید از مزیت فن آوری ها کانال ها برند ها و .. برخوردار شوید. تصور کنید شرکت نایکی و شرکت اپل از یک ائتلاف استراتژیک به چه اندازه ای سودآوری خود را افزایش دادند؟!
۳.۱.۱. نوآوری ساختار :
این گونه نوآوری عموما باعث تغییر زیرساختی سازمان می شود. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که به طراحی سیستم آموزشی مشغول می شود. یا وقتی سازمانی به برون سپاری دسته ای از فعالیت های خود می پردازد.
۴.۱.۱. نوآوری فرایند :
در ایجاد این گونه از نوآوری روش ها و متدهای تولید خدمات و یا کالا مورد بازنگری و اصلاح و ارتقا قرار می گیرد. به عبارتی سیستم های تولیدی همچون تولید ناب، تولید بهنگام، تولید منعطف و .. در سیستم احیا و اجرا خواهند شد.
۲.۱. نوآوری پیشنهاد یا محصول کسب و کار :
در این قسمت تمرکز اصلی بر روی محصول شما خواهد بود. در واقع چیزی که مشتریان شما لمس می کنند و منبع اصلی درآمدزایی شما خواهد بود.
۱.۲.۱. عملکرد محصول :
قابلیت های جدید، سفارشی سازی، امنیت، توجه به محیط زیست؛ به کاربر اجازه دهید زمان با کیفیت تری با محصول یا خدمات شما صرف کند! باید دقت کنید که نو آوری در عملکرد محصول بسیار جشمگیر خواهد بود. اما به سادگی برای رقبا قابل تقلید و کپی برداری است و به همین دلیل
بهتر است از آمیخته ای از گونه های نوآوری استفاده کنید!
۲.۲.۱. سیستم محصول :
نوآوری سیستم محصول ریشه در چگونگی قرارگیری محصولات و خدمات منفرد در کنار هم برای ایجاد یک سیستم قدرتمند است. این کار از طریق ماژول سازی محصولات، یکپارچه سازی بسته بندی محصول و .. انجام می شود.
۳.۱. خلق تجربه نوین :
در این بخش باید به هدایت، آموزش، برقراری ارتباط دو طرفه، هویت و مشارکت حداکثری مشتریان خود توجه کنید. بخشی که باعث رضایتمندی مشتریان از هرآنچه ارائه داده اید خواهد شد!
۱.۳.۱. خدمت :
طرح های نگهداری، پشتیبانی، آموزش و انواع ضمانتنامه ها همه و همه باعث می شوند مشتریان آگاهی بیشتری نسبت به تمام ابعاد محصولات شما داشته باشند.
۲.۳.۱. کانال :
اگرچه تجارت الکترونیک به عنوان نیرویی غالب در سالهای گذشته ایفای نقش کرده است، اما کانال های سنتی مانند فروشگاه های فیزیکی برای خلق یک تجربه همه جانبه بسیار حائز اهمیت هستند! مشتری شما باید بتواند به ساده ترین شکل ممکن نیاز های خود را به شما اطلاع دهد و شما در صدد برآورد آنها برآیید. بازاریابی چند سطجی، مرکز تجربه، فروش محصولات جانبی مرتبط و .. از ابزار های این گونه نوآوری هستند.
۳.۳.۱. برند، برند، برند :
یکی از عواملی که باعث می شود در شرایط برابر مشتری کالای شما را ترجیح دهد برند شماست. به عبارتی، برند آگاه سازی مشتری از ارزش محصول شما است. همسو سازی ارزشها، کالای بی برند، برند سازی مشترک همه و همه به شما کمک می کنند برند پیشرویی داشته باشید.
۴.۳.۱ مشارکت مشتری :
به مشتریان خود قدرت شکل دادن به تجربه هایشان را بدهید تا بتوانند خود را از شما بدانند! به این ترتیب قادر خواهید بود برای ایجاد جوامع و تقویت حس تعلق اقدام کنید. سعی کنید زندگی کاربرانتان را با حذف کارهای تکراری ساده تر کنید. اینگونه خود را در قلب مشتری جا داده اید. البته ابزارهای فراوان دیگری همچون تسلط کاربر، تجربه انگیزی شأن و شهرت و … درست در یک قدمی شما قرار دارد.
۲. می خواهم در کسب و کارم نوآوری ایجاد کنم!
سوال های زیر را از خودتان بپرسید تا متوجه شوید اکنون کجا هستید و به کدام سو باید حرکت کنید.
۱.۲. به دنبال چه تغییری هستید؟
۱.۱.۲. تغییر مدل کسب و کار؟
اگر به دنبال نوآوری در مدل کسب و کار هستید، باید ابتدا بر روی تاکتیکها و استراتژی های پیکربنردی کسب و کار تمرکز کنید و سپس از جهت مخالف به بررسی بپردازید، یعنی تجربه مشتری.
۲.۱.۲. نوآوری در تجربه ؟
سعی کنید استراتژی مشارکت مشتری را در صدر کار خود قرار دهید و به ترتیب به قسمت نوآوری پیشنهاد کسب و کار نفوذ کنید.
۲.۲. سطح ریسک پذیری خود را بسنجید!
آیا به دنبال این هستید که دانسته ها را تغییر دهید؟ آیا می خواهید مرزها را جا به جا کنید؟ یا اینکه به کلی بازی را تغییر دهید؟ جواب این پرسش ها گویای این است که چند تاکتیک نوآوری را باید در استراتژی خود بگنجانید و یا اینکه اصلا استراتژی شما چند جانبه باشد؟ جالب است بدانید اگر فقط به دنبال سبقت از رقبا هستید کافیست دو تاکتیک را به درستی انتخاب کنید، اما نوآوری های تحول آفرین حداقل نیازمند اجرای پنج تاکتیک هم زمان هستند!
۳. در نهایت ..
حالا وقت آن رسیده که بازاندیشی کنید، نو پنداری کنید، چارچوب بندی کنید، مشتاق کنید، گسترش دهید، افزایش دهید و باراندیشی کنید ، نو پنداری کنید..!
اگر برای نوآوری احتیاج به ایده پردازی دارید مقاله ایده پردازی مثل حرفه ای ها را بخوانید!
هرچه زودتر شروع کنید!